خانه
عناوین مطالب
تماس با من
حزیانات یک شوفر تاکسی
حزیانات یک شوفر تاکسی
درباره من
رفتم که خار از پا کشم محمل ز چشمم دور شد یک لحظه من غافل شدم یک عمر راهم دور شد
ادامه...
پیوندها
گنگ
هش
هذ یان
اسما عیل
از پری تا سا
بنام پاک خدا
دستٍ خالیٍ دل
به من گوش کن
نیلو فر و بود نش
'هذ یان های من'
درباره من و خودم
یک جرعه مستی
من و مشتری ها م
علیر ضـا و لذ ت بو د نش
عشق اول،عشق آخرنکنه خوابم دوباره
جدیدترین یادداشتها
همه
..!
مدیونتم
خدا
رنگین کمان
حرام
دروغ پدر سوخته!
...
تو چه گفتی سهراب؟
هوای گریه
آینه
حیف
اعتراف
...
...
بدون شرح
بایگانی
اسفند 1391
1
بهمن 1391
2
آذر 1391
1
آبان 1391
9
مهر 1391
1
شهریور 1391
1
مرداد 1391
2
تیر 1391
2
دی 1390
1
آذر 1390
1
آبان 1390
2
اردیبهشت 1390
1
فروردین 1390
3
آمار : 10317 بازدید
Powered by Blogsky
حیف
چون جویبارهایی کوچک
در نخستین ایستگاهها از پا در امدیم
من هیچ
حیف از تو که دریا را ندیدی
سیامک
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1391 ساعت 20:30
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر